مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من
 
My Elysium
درس معلم گر بود زمزه ی محبتی جمعه به مکتب اورد طفل گریز پای را

مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من

مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من
شما هر آینه، آیینه اید و من همه آه/ عجیب نیست كز اینسان مكدرید از من/ نه در تبری من نیز بیم رسوایی است / به لب مباد كه نامی بیاورید از من.....

مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من
كه جز ملال نصیبی نمی‌برید از من
زمین سوخته‌ام نا امید و بی‌بركت
كه جز مراتع نفرت نمی‌چرید از من
عجب كه راه نفس بسته اید بر من و باز
در انتظار نفس‌های دیگرید از من
خزان به قیمت جان جار می‌زنید اما
بهار را به پشیزی نمی‌خرید از من
شما هر آینه، آیینه اید و من همه آه
عجیب نیست كز اینسان مكدرید از من
نه در تبری من نیز بیم رسوایی است
به لب مباد كه نامی بیاورید از من
اگر فرو بنشیند ز خون من عطشی
چه جای واهمه تیغ از شما ورید از من
چه پیك لایق پیغمبری به سوی شماست؟
شما كه قاصد صد شانه بر سرید از من
برایتان چه بگویم زیاده بانوی من
شما كه با غم من آشناترید از من
حسین منزوی
 
«از در درآمدی و...» غزل در برت گرفت
«از خود به در شدم» كه زمین بر سرت گرفت
دریا شد از تلاطم امواج تو جهان
پیچید در هوای تو تا پیكرت گرفت
مثل صدف كه منحنی موج را شناخت
پیراهن تو غوص زد و گوهرت گرفت
گامت خیال داشت كه بگریزد از زمان
هر ثانیه كش آمد و محكمترت گرفت
چرخی زدی و دامن بیچاره گیج شد
اول رهات كرد...ولی آخرت گرفت‌!
پروانه‌ای شدی و غزل رود رنگ شد
گل داد واژه واژه و دور و برت گرفت
گفتی سلام و شاعر مست از نگاه تو
جامی دوباره از لب خنیاگرت گرفت
آتش به پا شد از همه سو شد قیامتی
خورشید هم به حكم «اذا... كوِّرَت» گرفت !
تاریك شد فضا و كسی جز خودم ندید
همراه من زمین و زمان در برت گرفت...
سیامك بهرام پرور
 
می‌خواستم عزیز تو باشم، خدا نخواست
همراه و هم‌گریز تو باشم، خدا نخواست
می‌خواستم كه ماهی غمگینِ بركه‌ای
در دست‌های لیزِ تو باشم، خدا نخواست
گفتم در این زمانه كج فهمِ كند ذهن
مجنون چشم تیز تو باشم، خدا نخواست
می‌خواستم كه مجلس ختمی برای این
پاییز برگ‌ریز تو باشم، خدا نخواست
آه‌، ای پری هرچه غزل گریه! خواستم
بیت ترانه‌ای ز تو باشم، خدا نخواست
مظلوم و ساكتم! به خدا دوست داشتم
یار ستم ستیز تو باشم، خدا نخواست
نفرین به من كه پوچی دستم بزرگ بود
می‌خواستم عزیز تو باشم، خدا نخواست
فرهاد صفریان


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
درباره وبلاگ

کوه با نخستین سنگ‌ها آغاز می‌شود و انسان با نخستین درد. در من زندانی ستمگری بود که به آواز زنجیرش خو نمی کرد- من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان My Elysium و آدرس brokenangles.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان